حضرت زهرا(س) در هدایت امت اسلام بیتاب بود
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۷۹۴۷۵
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی شب گذشته در محفل معارفی حرم مطهر بانوی کرامت که در شبستان امام خمینی(ره) و در آغازین روزهای ایام فاطمیه برگزار شد، ضمن تسلیت ایام سوگواری شهادت فاطمه زهرا(س)، صدیقه طاهره(س) را حجت بالغه الهی دانست و با تأکید بر این که اقوال، افعال و تقریر حضرت زهرا سلاماللهعلیها همانند رسولالله صلیالله علیه و آله و ائمه اطهار علیهمالسلام برای همگان حجت است، اظهار داشت: حضرت زهرا (س) تحقق عینی وحی الهی، همه قرآن کریم و جلوه کامل خداست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* حضرت زهرا مظهر تام اسماء جمال و جلال الهی
سخنران حرم مطهر بانوی کرامت افزود: همان گونه که قرآن تجلی اعظم است، حضرت زهرا (س) نیز آیت الکبری و عظمی و نیز مظهر تام است که اسماء جمال و جلال الهی در وجودش نهفته است؛ لذا شناخت فاطمه شناخت دین است و شناخت دین بر همگان واجب.
* معرفت الزهرا معرفت الله است
وی با تأکید بر این که معرفت الزهرا معرفت الله است، یادآور شد: اگر کسی حضرت زهرا سلاماللهعلیها را بشناسد از چند طریق و به آن مقدار که استعداد دارد، میتواند از نور فاطمی برای استعاذه به درگاه الهی و کسب عنایات خاصه بهرهمند شود.
سخنران محفل معارفی حرم مطهر خدا و قرآن را معرف اولی برای حجج الهی دانست و با بیان اینکه بعد از رسولالله(ص) صراط مستقیم علی، فاطمه و ائمه معصوم علیهمالسلام هستند، خاطرنشان کرد: قرآن کریم آیاتی دارد که مقام فاطمه را فوق ارزیابی ما تبیین میکند.
* صدیقه طاهره حجتی بر حجتهای الهی
وی در ادامه ضمن اشاره به فرازهایی از آیه مباهله با تأکید بر این که تکتک اهلبیت علیهمالسلام حجت الهی هستند، اظهار داشت: یکی از حکمتهای معرفی یکجای آل عبا بهعنوان حجت الهی در این آیه شریفه، برای این است که خانوادهها این الگوی خانوادگی را موردتوجه قرار دهند.
صدیقی در ادامه به فرازهایی از آیه شریفه ۷۴ سوره فرقان «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» اشاره نمود و تصریح کرد: خانواده الهی، خانوادهای است که نور ولایت در آن تجلییافته، دین از وجود آن به دیگران منعکس میشود و تمام تلاش خود را برای پیشتازی و خطشکنی در پیش میگیرند.
* جایگاه نفی پلیدی و ریشهکنکردن روح ضد خدایی از بستر خانواده
وی با بیان این که خدای متعال در آیه مباهله در فراز «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا» بر اهمیت خانواده تصریح میکند، اظهار داشت: اصل بر این است که همه اعضای خانواده در مقام زدودن باطل، نفی پلیدی و ریشهکنکردن روح استکباری و ضد خدایی، خوانوادگی در صحنه حاضر شویم.
سخنران حرم مطهر بانوی کرامت افزود: خدای متعال در این آیات اهلبیت علیهمالسلام را دارای حقیقت ایمانی و توحیدی معرفی میکند که اگر ابتهال و تضرع کنند و دست به بارگاه الهی باز کنند و از خدا نابودی جبهه باطل را بخواهند، ذات اقدس الهی دعایشان را مستجاب میکند.
وی در تبیین فراز «فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ»، با بیان این که خداوند متعال به اهلبیت علیهمالسلام قدرت تکوین داده، ایشان صاحبان نفس و نظر هستند، اظهار کرد: نفس اهلبیت(ع) در عالم تأثیرگذار بوده، هدایت در جذب این وجود و شقاوت هم با طرد ایشان رقم میخورد؛ با جعل لعنت توسط ائمه اطهار (ع) افراد به اسفل سافلین ابلیس کشیده میشوند. ذات اقدس الهی در اسماءالله، نفوذ و ولایت تکوینی قرار داده، جعل لعنت را نیز در وجود معاندان ایشان جاری ساخته است.
رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر در ادامه به فرازهایی از آیه تطهیر اشاره و با بیان این که طهارت مراتبی دارد، اظهار داشت: کلمه انما در آیه تطهیر نوعی از طهارت را برای رسولالله(ص)، حضرت زهرا، امام علی و حسنین علیهمالسلام نسبت میدهد که مخصوص خود ایشان است و هیچ یک از انبیای الهی به آن مقام و درجه نرسیدهاند.
* تأثیر جرعهای از شراب طهورا
وی آیاتی از سوره هَلْ أَتَی را موردتوجه قرارداد و با بیان این که ۱۸ آیه از این سوره در مورد صدیقه طاهره سلاماللهعلیها و دودمان ایشان نازل شده است، اظهار داشت: امام صادق علیهالسلام در روایتی در تبیین آیه «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» شراب طهورا را شراب مطهری ذکر میکنند که جرعهای از قطره آن، وجود را تسلیم دریای ولایت میسازد و انسان را مجذوب و صاحب جذبه میکند.
سخنران محفل معارفی حرم مطهر بیان کرد: شراب طهور شمه و ماده حیاتی است که در وجود اهلبیت علیهمالسلام قرار داده شده بهگونهای که در اقوال، امیال، افکار و رفتارشان جز خدا راه ندارد؛ با این که انبیای الهی ترک اولی داشتند، اهلبیت علیهمالسلام از ترک اولی مبرا بودند.
صدیقی با تأکید بر این که حضرت زهرا(س) آئینه الهی است و هر کاری میکند، گویا خود خدا این کار را انجام داده است، خاطرنشان کرد: اهلبیت علیهمالسلام، اسماءالله، اسم اعظم الهی و مظهر تمام اسمای الهی هستند و بوی خدا میدهند و خوی خدا دارند و هر کاری میکنند، آن کار خدایی است.
* زندگی صحنه جنگ و جهاد فیسبیلالله
وی در تبیین فرازهایی از آیات سوره مبارکه توبه با تأکید بر این که هیچچیزی نباید تدین انسان را کمرنگ سازد، یادآور شد: هیچگاه نباید دغدغههای دنیایی انسان بیشتر از دغدغه به دین و جهاد فیسبیلالله که به وسعت همه زندگی شامل جهاد نفس، جهاد اموال، جهاد علمی و فرهنگی، جهاد تبیین و… تعریف میگردد، باشد.
عقال مرکب نفس با عقل دینی
سخنران حرم مطهر بانوی کرامت افزود: انسان باید زندگی را صحنه جهاد و جنگ ببیند و در قدم اول شیطان باطن و نفس اماره را اسیر خودساخته، خود را از اسارت شهوت، شهرت، ثروت و قدرت رها سازد؛ این بزرگترین جهادی است که اهل ایمان باید آن را دنبال کنند و با عقل دینی مرکب نفس را عقال کند و زانویش را ببندد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود ضمن بیان جایگاه فاطمه زهرا(س) در عالم خلقت، به قول امابیها پیامبر اعظم در رابطه زهرای مرضیه سلاماللهعلیها اشاره نمود و با بیان این که حضرت زهرا(س) مادر شهادت، رسالت، حقیقت، دیانت و ولایت است، اظهار داشت: همانطور که مادر نسبت به سرپرستی و حفاظت طفلش حساسیت دارد و خواب راحتش را فدای او میکند و کمترین آسیبی احساس کند به او نزدیک و بیقرار میشود؛ زهرای مرضیه سلاماللهعلیها نیز به منزله مادری است که همه وجودش را برای حفظ شخصیت رسولالله صلیالله علیه و آله و ولایت به کار میبندد و در وادی هدایت امت اسلام بیتابی میکند.
تجلی عشق و ایمان فاطمی
صدیقی تصریح کرد: نقش حضرت زهرا سلاماللهعلیها نقش پاسدار محافظی است که پاسداری آن تجلی عشق و ایمان است و پیامبر و دین خدا را بر همه شئون خود مقدم میدارد و بعد از رسولالله صلیالله علیه و آله نیز در ارتباط با ولایت مادرانه از آن دفاع میکند.
وی با تأکید بر این که اگر جهاد تبیین همراه با روحیه عاشقانه زهرای مرضیه سلاماللهعلیها در انجام مأموریت الهیاش نمیبود، قرآن صامت و ناطق از بین میرفت، اظهار داشت: معارف ناب و مطالب بلند توحیدی، اخلاقی و عرفانی اهلبیت علیهمالسلام مرهون ایثار، رشادت و مجاهدت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
ایثار تربیتیافتگان مکتب زهرا سلاماللهعلیها
صدیقی در بخش پایانی سخنان خود مسئله ولایت فقیه را استمرار حرکت انبیای الهی دانست و اظهار داشت: همانطور که امام خمینی(ره) فرمودند؛ پشتیبانی از ولایت مملکت را از آسیبها دور میسازد؛ در این موج بحرانها، طوفانها و امواج خطرناک عالم، اگر آن ولایت متصل به ولایت ائمه و دل پاک، تقوا و حالت اتصال به توحید ولی فقیه نبود، با آن همه دشمنان خونخوار خارجی و نفوذیهای داخلی و گردنکلفتهایی که میخواستند حکومت اسلامی و ولایت فقیه را از بین ببرند، دیگر کشوری باقی نمیماند. این اعجاز به برکت فاطمه زهرا سلام الله علیها و ایثار تربیت یافتگان در دامان زهرای مرضیه و در سایه سار اطاعت امت از ولایت الله است.
منبع: فارس
کلیدواژه: ایام فاطمیه کاظم صدیقی حرم مطهر بانوی کرامت اهل بیت علیهم السلام زهرا سلام الله علیها فاطمه زهرا س زهرای مرضیه حضرت زهرا س رسول الله اهل بیت ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۷۹۴۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر مطهری و مبارزه او با تحجر ادامه داشت...
مرتضی مطهری یک شخصیت تمام نشدنی در گذر زمان است و تا امروز معادلی که جامعیت او را داشته باشد بر افکار عموم و خصوص رخ نکشیده!
من اولین بار نامش را از پدرم شنیدم که با او از سالهای درسهای فقه واصول امام خمینی آشنا بود و در دهه چهل متواضعانه گاه بیگاهی درتهران پای سخنرانی آن بزرگوار حاضر میشد و به یاد دارم مرا که در سن کودکی بودم به سالن سخنرانی او بُرد تا حضرت مطهری را ببینم.
ارتباط مرموزی بین من و استاد مطهری ایجاد شده بود تا سال ۶۰ که با کتاب داستان و راستان او آشنا شدم و در سال های بعد در حد توان ناچیز فکری خود با دیگر آثار استاد شهید آشنا شدم و یک به یک نوشته هایش را غذای مغز و روح خویش نمودم و این سفره فکری و اطعام معرفتی تا امروز ادامه داشته و دارد و خلاصه؛ "با مطهری زندگی میکنم" و حاضر به جایگزین کردن دیگری و دیگران بجای او نیستم چون تا کنون جایگزینی برای مطهری -خداراشاهدمیگیرم- که پیدا نکرده ام!
مطهری که من شناختم با توجه در آمیختگی بیش از سی ساله افکارم با آثارش، کلید شخصیتش؛ در "فهم عمیق او از دین ، و درک درست جامعه ، و عرضه خوبِ یافته هایش" است.
توضیح این ادعا چنین است؛
۱ - شهید استاد مطهری یک شخصیتِ جامعِ علمی بودکه دگراندیشان را تحمل میکرد. او گذشته از اینکه یک فیلسوف بود و فلسفه را هضم کرده بود، در فقه یک فقیه بود، و مهمتر ؛ با آثار نویسندگان دنیای خود ، حتا با دگر اندیشان آشنا بود ودر مواجه با نام یک نویسنده غربی و یا دگراندیش حیرت زده نمیشد.
این جمله شگفت آور که هیچ گاه عملی نشد ، از اوست؛ " میباید دانشکده الهیات به هر قیمتی شده فردی مارکسییسم رادر این دانشکده دعوت کندتامسائل مارکسیسم را تدریس کند. بعد ما هم میآئیم و حرفهایمان را میزنیم. هیچ کس هم مجبور نیست منطق ما را بپذیرد."
و میگفت: "من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که خیال نکنند راه حفظ معتقدات اسلامی، جلوگیری از ابراز عقیده دیگران است. از اسلام فقط با یک نیرو می شود پاسداری کرد و آن علم است وآزادی دادن به افکار مخالف و مواجهه روشن و صریح با آنها."
۲ - آیت الله مطهری به عمقِ "دین" سفرِ علمی کرد. عمقِ دین بمعنای فهم و اجتهاد در فقه نیست .
اجازه دهید سخنی از استادبزرگوارم آیت الله وحید خراسانی که در درس داشتند تقدیم کنم که فرمودند: "تفقه در دین ؛ متفاوت از تفقه در ابواب فقه، طهارت تا دیات است ، این یک قسمت از دین است نه تمام دین؛ بعض الشیء لیس بالشیء»
در مورد "فقه مطهری" دامنه سخن وسیع است. خلاصه آن این است که او میگفت : "تمام مطالب دو جلد کفایه الاصول را در مشت دارم" ، و در درسهای عمومی آیت الله بروجردی و درسهای خصوصی امام خمینی توانست به رتبه بالای "اجتهاد" برسد و فقیه شود، ولی نه یک فقیه متعارف مانند دیگران که حداکثر یک حاشیه بر "عروةالوثقی" و یا "مکاسب شیخ انصاری" اضافه کند، بلکه وی فقیهی بود که باید تفقه او درچگونه باز کردنِ گره های کور را از زندگی فردی و اجتماعی مسلمین دیدکه درآثارش مانند؛ کتاب "حجاب" و نیز "نظام حقوق زن" و یا "اسلام و مقتضیات زمان" رصد کرد. او از خاستگاه فقه سنتی با بازاندیشانه، پیوند بین نص و زندگی را رقم زد.
۳ - استادمطهری از تحجر فاصله داشت.
اوتوانست بااین روش درست مراجعه به متون اصیل دینی وعدم دخالت حب و بغض ها، از تحجر و دگم اندیشی وسنت گرایی های نامعقول دور شود.
آقای مطهری بر بافت فرسوده؛ بنایِ فقه و فلسفه و تفسیر بنا نکرد. استاد عزیز آیت الله جوادی در درس میفرمود: "در تمام رشته ها ما تا نقشه جامع علم آن رشته را نداشته باشیم، هر فتوایی که در درون آن بدهیم به صورت بافت فرسوده است؛ مثل کسی که شهر را بخواهد اداره کند، تا نقشه جامع شهر را نداشته باشد، هرگونه ساخت و سازی داشته باشد طولی نمیکشد که بافت فرسوده میشود." مطهری نقشه جامع "شهرعلم" را داشت.
مطهری عزیز، در حد میسور بین علم و دین را آشتی میداد و عامل همبستگی عالمان و دانشمندان بود. علوم انسانی و تجربی را احترام میگذاشت همانطور که علوم اسلامی را ارج مینهاد تاجاییکه واجب علی کل مسلم را به تمام علوم بشری سرایت میداد ودر عین اینکه به آداب و فرهنگ و دانش خودی باور داشت، اما هیچ گاه این باور باعث تمسخر و یا بی اعتنایی به ره آور غرب نمیشد. اوهیچ گاه شبهه وشبهه دار را رمیِ به بی دینی نمیکرد و هیچ گاه در مثل تریبون دینی نمازجمعه آنان راتهدید به ارهاب -ترور- نمیکرد.
امروز؛ مادربرابر دوگانگی سازی بین دین و هرچیزی که نیاز بشر است قرار گرفته ایم! مانند علم ویا فلسفه ویا بهداشت ویا تکنولوژی ودانش درغرب .. و نیزازسوی دیگر مواجه با تغییر در مفاهیم بدیهی مانند؛عدالت،عصمت،قدرت و.. هستیم!
بگمانم؛اگر مطهری ومبارزه اوباتحجر ادامه داشت، شرائط متفاوتی داشتیم.
۴ - آیت الله مطهری از محو شدنِ در شخصیتها بر حذر بود و شخصیت پرست نبود. او نه وابسته به فرد، و نه وابسته به هیچ تشکیلات سیاسی و غیر سیاسی بود. او درعین اینکه به امام خمینی عشق داشت و از بردن نام او اشک می ریخت و وابسته عاطفی و تحصیلی به او بود اما وابسته فکری نبود که سرسپرده باشد، مطهری نه تنها خود اهل دست بوسی و پا بوسی نبود ، بلکه ؛ بسی پهلوانانه بر سرسپردگی ، چاکری ، تعصب و اطاعت بی چون و چرا ، چنان تیغ نقد میکشید که آه از دل مریدبازان به آسمان بلند می شد.
او در نقدِ عالمانه ی دو بخش کوشا بود ، یعنی ؛ نقد "ارباب قدرت" و نقد "ارباب دیانت".
استاد شهید مطهری چه زیبا گفت: "مقام حکومت، ملازم با مقام قدسی نیست و هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام، من مانند عوام فکر نمیکنم که هر که در طبقه مراجع قرار گرفت مورد عنایت خاص امام زمان است و مصون از خطا و گناه و فسق است."
۵ - استاد مطهری در پیدایش انقلاب بهمراه همراه امام خمینی نقش موثر یک مجاهد و نیز یک ایدئولوگ را داشت ، اما این ، باعث نمیشد که چشم بر حقائق و یا نارسائی ها و یا حقوق مردم ببند و مدافه جریان حاکمیت باشد.
او چنین میگفت :
"این انقلاب به شرطی در آینده محفوظ خواهد ماند و به شرطی تداوم پیدا خواهد کرد، که قطعاً مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد. یعنی دولتهای آینده واقعاً و کلاً در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکافهای طبقاتی اقدام کنند. تبعیضها را واقعاً از میان بردارند .. من تأکید میکنم اگر انقلاب ما در مسیر برقراری عدالت اجتماعی به پیش نرود، مطمئناً به نتیجه نخواهد رسید و این خطر هست که انقلاب دیگری با ماهیت دیگری جای آن را بگیرد."
استاد مطهری دم از معنویت بدون عدالت نمیزد چون بر این اندیشه بود که ؛ "نبود عدالت در جامعه؛ پایه معنویت را متزلزل خواهد کرد و چون باعث محرومیت میشود ، محرومیت عامل ایجاد عقدههای روانی است و عقدههای روانی تولید انفجار خواهد کرد!"
شهید مطهری برای حق به هرگونه رفتار ناروایی که با متن دین و حقوق مردم در تضاد بود را ممنوع میدانست ، چون بر این باور بود: «برای حق باید از حق استفاده کرد و اگر من بدانم که با یک دروغ، امشب همه گناهکارانِ شما توبه میکنند و نمازِ شب خوان میشوند، اسلام به من اجازه چنین کار [دروغی] را نمیدهد.»
بعد از ملاحظه مطالب پنج گانه تقدیم شده ، آیا به نظر شما "مطهریِ امام خمینی" تکرار شد؟